img
img
img
img
img
img
تاریخ انتشار: 4 شهریور 1404
به یاد مردی که نفس‌هایش در پاسداشت کلمه بود

به یاد مردی که نفس‌هایش در پاسداشت کلمه بود

 

خبر کوتاه و اندوهبار بود: موسی اسوار از میان ما رفت. مردی که ادبیات را نه یک انتخاب، که سرنوشت محتوم خود می‌دانست و با صداقتی کم‌نظیر می‌گفت اگر عمری دوباره یابد، باز همین مسیر را خواهد پیمود. امروز، ما در شهرکتاب، نه فقط در سوگ یک مترجم چیره‌دست، که در حسرت فقدان یک شیوه‌ی زیستن نشسته‌ایم؛ زیستن با کلمه، برای کلمه.

زندگی او وقف پیوند دو فرهنگ بزرگ بود. او هم یک مترجم تمام‌عیار بود و هم باستان‌شناس معانی و پیوندهای پنهان در زبان. در هر اثر که از جبران خلیل جبران، محمود درویش، و نزار قبانی به فارسی برگرداند، او واژه‌ها را جابه‌جا نکرد، بلکه روحی را در کالبدی تازه زنده کرد. ترجمه‌های او، از «پیامبر» تا «عیسی پسر انسان»، نه برگردان، که تولدی دوباره برای آن پیام نخستین در زبان فارسی بودند و این، حاصل باوری عمیق به سلوک با نوشتار بود.

موسی اسوار در زمانه‌ای که سرعت، دقت را قربانی می‌کند و آهن و سیمان، عرصه را بر تأمل تنگ؛ رسالت خود را ترجمان دردهای انسانی قرار داد. او با وسواس ستودنی‌اش در ویرایش و پاسداری از شأن زبان، چه در فرهنگستان زبان و ادب فارسی و چه در همکاری دیرینه‌اش با شهرکتاب و هرمس، به ما آموخت که ترجمه و نوشتن، دعوتی است به درنگ، به دیدن چهره دیگری و شنیدن صدای دیگری و کشف آن پیوندی که با او داریم. او در هیاهوی رسانه‌ها، پناهگاهی از جنس کلمه ساخت و چراغ اندیشه بنیادین انسانی را روشن نگاه داشت.

فقدان او، خاموشی صدایی است که دو جهان را به گفت‌وگو می‌نشاند. اما میراثش زنده است؛ در هر کتابی که همچنان پرابهت و باوقار بر قفسه کتاب ما نشسته، در هر جمله‌ای که با وسواس و امانت به فارسی درآمده، و در ذهن هر خواننده‌ای که از پل ساخته‌ی او عبور کرده است.

اکنون که او دیگر در میان ما نیست، ما به احترام سرنوشتی که صادقانه زیست، می‌ایستیم. یاد موسی اسوار گرامی باد، که ادبیات سرنوشتش بود و با آثارش، ادبیات را بخشی از سرنوشت ما کرد.

علی جعفرآبادی
مدیرعامل شهرکتاب

تازه‌ترين اخبار مرتبط
تازه‌ترين خبرها
تازه‌های وبلاگ